روانشناسی.خودشناسی.اجتماعی.اقتصادی

پارادایم شیفت چیست ؟

چرا اتفاق می افتد؟

و چگونه باید اجرا شود؟



بطور خیلی ساده،منظور از پارادایم(Paradigm) چیست؟
اگر بطور صریح بگویم پارادایم از جمله واژه هایی است که اغلب درک درستی از آن ندارند، گزاف نگفته ام. در اغلب کلاسهایم و در برخورد با برخی مدیران متوجه شدم حتی بعضا آنانکه در حین صحبت هایشان از واژه پارادایم استفاده می کنند، برداشت درست و حداقل کاربردی از آن ندارند. و لذا در این نوشتار قصد دارم فارغ از گفتمان های ادبی و واژه شناسی پارادایم را بطور کاربردی تعریف نموده و کاربرد تغییر پارادایم(Paradigm Shift) را هم توضیح دهم.
تعریف یک: پارادایم در واقع همان برداشت ذهنی، الگوی فکری، چارچوب ذهنی و... و همان عادات فکری ما می باشد که باعث می گردد ما از الگوی رفتاری خاصی بیشتر تبعیت کنیم.یعنی بطور مثال اگر من عادت به پرخوری و یا کم خوری دارم بخاطر اینکه از پارادایم فکری پرخوری و یا کم خوری برخوردارم. و یا اگر من عادت دارم در کارهایم منظم باشم، خوش قول باشم،و ... و یا برعکس نا منظم و بد قول باشم و ... بخاطر این است که من از چنین پارادایم هایی برخوردار هستم. پارادایم هایی که بعضا خوب، مثبت و سازنده و یا برعکس منفی و یا تخریبی هستند.،

تعریف دو: پارادایم را می توان معادل فهمیدن حقیقت چیزی دانست. یعنی هنگامیکه شما از حقیقت چیزی سر در می آورید، به پارادایم جدیدی دست یافته اید بطور مثال تا قبل از گالیله، همه فکر می کردند زمین ثابت و بقیه سیارات بدور آن می چرخند، چرا که واقعیت حرکت خورشید از شرق به غرب چنین فهمی را ایجاد می کرد، اما گالیله زودتر از دیگران به این حقیقت دست یافت که ما به دورخورشید می چرخیم و لذا پارادایم ما را نسبت به زمین عوض نمود.

فهمیدن پارادایم به چه دردی می خورد؟
تغییر پارادایم (Paradigm Shift)، بدیهی است که درک حقیقت هر چیزی کمک بسزایی به شناخت بیشتر می کند و هنگامیکه حقیقتی برایمان برملا می گرددبه فهم جدید می رسیم که باعث تغییر نگرشمان می گردد. ماساسی ترین روشی است که برای تغییر دادن آدمی تا کنون شناخته شده است. یعنی با تغییر پارادایم یک آدم می توان، طرز رفتار و یا برداشت وی را بطور اساسی تغییر داد و انگار که دکمه راه اندازی مجدد (Reset). فردی همچون کامپیوتر فشرده شود. و طرف نگاهی مجدد به موضوعی پیدا کند.
شما می دانید که در دنیای مدیریت یکی از سخت ترین کارها تغییر دادن طرز فکر پرسنل می باشد در حین اینکه بسیار هم بدان نیاز داریم. اما من مدیر که تغییر دادن خودم بسیار سخت است، چگونه می توانم طرز فکر همکارانم را آنگونه که دوست دارم و مناسب سازمان و یا کارم می دانم، تغییر دهم؟ منِ مدیری که نه تخصص روانشناسی دارم و نه قراربوده است که داشته باشم. اما وقتی استراتژی خاصی را دنبال می کنم که نیازمند تغییر رفتار همکارانم می باشد، واقعا چالش بزرگی را حس می کنم. انگار که من از کره دیگری آمده ام و آنان مطعلق به کره دیگری هستند و با دو زبان متفاوت با هم حرف می زنیم. حال موضوع پارادایم چه کمکی به من می کند؟

یک پارادایم اشتباه ولی واقعی: در اغلب سازمان های ایرانی، پارادایم اشتباه و ناکارآمدی در خصوص اجرای کارها وجود دارد که بنظر می رسد ریشه در فرهنگی ضعیف کاری دارد و تغییر دادن آنهم امکان پذیر نمی باشد. برخی (شاید هم باید گفت اغلب) مدیران اذعان می دارند که همکارانشان، از تاخیر، تعلل، بی انضباطی، کم سوادی، بی تفاوتی، نیمه کاری، بی یا کم مسئولیتی، فرار از پاسخگویی، عدم پذیرش اشتباه، عدم تمایل به یادگیری، راحت طلبی و... دیگر رفتارهای ضد کارِی برخوردارند و اذعان می دارند آنان درست کار نمی کنند و متاسفانه اینگونه رفتارهای ضد ارزش کاری در تمامی سطوح قابل رویت می باشد.
حال بعنوان یک مدیر، با ابن جماعت چکار می توان کرد؟!!!!

راهکاری برای تغییر پارادایم :

اولا"، باید بدانید پارادایم اجرا توسط منابع انسانی از سه منبع زیر نشات می گیرد:
1. استراتژی : یعنی اگر یک سازمان استراتژی درستی را انتخاب نکرده باشد و یا تعهدات خود را بخوبی درک نکرده باشد، از همان اول اجرای درست را به چالش کشیده است. بعنوان یک مدیر موظفید مسیر درست را ترسیم نمایید یعنی با انتخاب استراتژی درست برای افراد حاضر در سازمان این طرز فکر (پارادایم) را ایجاد کنید
که شما می دانید به کجا می خواهید بروید و مقصد کاملا شفاف است.

2. عملیات کاری: اگر سازمانی نحوه درست انجام دادن کارها را نداند و یا از دانش فنی لازم برخوردار نباشد بر اجرای همه اثر می گذارد. بعنوان یک مدیر باید مطمئن شوید که کارکنان می دانند چگونه کارها را انجام دهند. و این یعنی اینکه اگر نحوه انجام کارها را بدانید برای افراد این طرز فکر (پارادایم) را ایجاد می کنید که شما بر کارتان سوارید و خوب بلدید چگونه کار کنید.

3. افراد حاضر در سازمان: همه افراد حاضر در یک سازمان وقتی تمرکز داشته باشند یکجور کار می کنند و وقتی تمرکز نداشته باشند یکجور دیگه. بعنوان یک مدیر باید کاری کنید که تمرکز خوبی داشته باشند (ایجاد پارادایم تمرکز). بطور مثال همه افراد هنگام ترک منزل خود، سه چیز را بطور روزانه چک می کنند تا به مشکل برخورد نکنند: پول نقد، دسته کلید و موبایلشان، درسته؟ حالا همین افراد وقتی وارد محیط کارشان می شوند چه اموری را باید چک کنند تا در طی روز، هفته و یا ماه، خود و یا سازمان به مشکل بر نخورند؟
اغلب افراد حاضر در یک سازمان، در زندگی خانوادگی خود درگیر یک کار گروهی هستند که امور زندگی را جلو ببرند. آنان برای این کار ازپارادایم هم افزایی استفاده می کنند حتی اگر خود ندانند. یعنی هر یک سعی می کنند سهم خود را ایفا نمایند، هریک سعی می کنند به دیگری و نتیجه کارهایشان اعتماد کنند، هر یک سعی می کنند نقش خود را خوب بفهمند و ایفا نمایند و هر یک سعی می کنن در مورد امور خانواده پاسخگو باشند. حال بعنوان یک مدیر از خود بپرسید که آیا روشی دارید که افراد در محیط سازمانی بتوانند بخوبی خانواده، هم افزایی کنند.یعنی از پارادایم هم افزایی سازمانی بطور فرموله شده برخوردارند؟.

دوما" : لازم است بدانید پارادایم اجرایی خود شما بعنوان یک مدیر بسیار اثر گذار است. چه یک مدیر دولتی باشید و چه یک مدیر بخش خصوصی ، همکاران شما از طرز فکر ، نگاه و پارادایم شما نسبت به اجرای امور متوجه خواهند شد و نسبت به آن واکنش نشان می دهند. هر فردی در مواجه با یک مدیر جدی و مصمم به کسب نتیجه یک نوع واکنش دارد و نسبت به یک مدیر راحت طلب و بی انگیزش یک واکنش دیگر





برچسب ها: پارادایم.تابو.الگو.باور.انگاره ,
[ بازدید : 954 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 30 ارديبهشت 1394 ] [ 13:19 ] [ محمد سجاد حقیری ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]